تازه ها
227 بازدید
10 بهمن
به مناسبت زاد روز فردوسی
این روزها اول یک اثر نوشته میشه و بعد از انتشار تازه نقل محافل میشه، در گذشته روال برعکس بود. اول داستانها نسلاندرنسل به طور شفاهی نقل میشدن و بعد از اینکه طی نقل شدن بین مردم محبوبیت پیدا میکردن، نویسنده یا شاعر تصمیم میگرفت در قالب متنی ارزنده ماندگاریش رو در تاریخ تثبیت کنه. داستانهای رستم و سهراب و بیژن و منیژه هم از این قاعده مستنثی نبودن و با اینکه قرنها از سقوط ساسانیان میگذشت، داستانهای فرهنگ مردم اون زمانه هنوز در دل مردم ایران زنده بود.
فردوسی یکی از نمادهای نبوغ و پشتکار فردیه؛ یک مثال بینظیر برای ایرانیان که نشون میده اگه یه نفر ذهن خودش رو به انجام یک کار بزرگ اختصاص بده، میتونه دستاوردی از خودش به جا بذاره که شاید یک تیم چند ده نفره از متخصصان و دورهدیدگان از انجامش عاجز باشن.
حتی اگه کسی هم باشه که اهل شعر و شاعری نباشه یا قصههای اساطیری براش جذاب نباشن، بازم میتونه به فردوسی به چشم فردی الهامبخش نگاه کنه. چون فردوسی هم مثل میکلانژ ثابت میکنه که اگه یک شخصیت بزرگ شرایط بروز نبوغ خودش رو پیدا کنه، چه کارهایی که ازش برنمیاد.
یکی از سوالاتی که همیشه دربارهی ابوالقاسم فردوسی وجود داره اینه که آیا مردم زمان فردوسی هم مثل ما به ارزش شاهنامه واقف بودن؟ یا اینکه آثار فردوسی با گذر زمان درک شد؟
با ما همراه باشید که توی این سفر جذاب به دنیای شاهنامه و تأثیرات اون روی هنر و ادبیات، قراره چیزهای جالبی بهتون بگیم.
شاهنامه، یکی از مهمترین و جالبترین آثار ادبیات فارسیه که تونسته روی سایر آثار ادبی و هنری زیادی تاثیر بذاره. این کتاب داستانها و افسانه های فراوانی داره که از ابتدا تا انتها، ماجراهای جذاب و هیجان انگیز رو برای ما رقم زده این اثر برای هنرمندان و نویسندگان ایرانی و جهانی، به عنوان منبعی الهام بخش و پر از ایده های نو شناخته میشه. شاهنامه داستانهای قهرمانان و مشاهیر ایرانی رو از گذشته های دور روایت میکنه و با زبانی شیوا و شاعرانه، احساسات و عواطف مردم رو تحت تاثیر قرار میده.
فردوسی با سرودن شاهنامه، حماسه ملی ایران، توی جمع شدن مردم دور یک محور مشترک نقش مهمی ایفا کرد، اون در شاهنامه، ارزشهای اخلاقی و انسانی مثل شجاعت، وطن پرستی و عدالت رو ستایش کرده و این ارزشها رو به عنوان مایه های افتخار و انسجام ملی معرفی میکنه. از زمان تألیف شاهنامه تا امروز، خیلی از هنرمندان و نویسندگان از این داستانها الهام گرفتن و اونا رو به شکلها و سبکهای مختلف توی آثار خودشون به کار بردن. از آهنگسازان و نوازندگان گرفته تا نقاشان و صحنه پردازان.
جایگاه زنان از دید شاعر به دو نگرش اصلی تقسیم میشه. از یک طرف زنان به عنوان نماد ایثار و فداکاری به تصویر کشیده میشن؛ نمونههایی از این موارد توی فداکاری سودابه و همراهان فرود قابل مشاهدهست. از طرف دیگه، زنان به عنوان افرادی با خصوصیات مثبت، از جمله ظاهر آراسته، زیبایی و توانایی به دنیا آوردن و تربیت کردن فرزندان نیکو، مطرح میشن. این نگرشها نشون دهندهی تنوع و پویایی در دیدگاه های فرهنگی و اخلاقی فردوسی نسبت به زنانه.
آتوسا صالحی یکی از نویسندگان برجستهی ایرانی در زمینهی داستانهای کودکان و نوجوانانه که از روایتهای شاهنامه در آثار خودش استفاده کرده. اون مجموعهی 12 جلدی "قصههای شاهنامه" رو برای نوجوانان نوشت که در اون داستانهای شاهنامه رو به زبانی ساده و جذاب بازآفرینی کرده. این مجموعه با استقبال بسیار خوب مخاطبان روبهرو شد و برای خانوم صالحی جوایزی مثل لوح زرین و دیپلم افتخار کانون پرورش فکری رو به ارمغان آورد.
یکی از تأثیرات بزرگ داستانهای شاهنامه روی موسیقیه. از زمان های قدیم، شاعران و موسیقیدان های ایرانی، از داستانهای شاهنامه الهام گرفتن و اونارو به شکل آوازها و موسیقی های زیبا بازآفرینی کردن. هنوز هم این تأثیرات در موسیقی ایرانی قابل مشاهدس، این روزها خیلی از کلمات فارسی که ازشون استفاده میکنیم از شاهنامه به ما رسیدن. خیلی از اسمهایی که روی بچه های ایرانی میذارن – مثل فرامرز و گردآفرید – از شاهنامه گرفته شدن، از همه مهمتر، شاهنامه تبدیل به منبع بزرگی از قصهها و تصاویر و سناریوهای نمادین و بکر شده که هنرمندان و مولفان ایرانی تا قرنها ازش الهام خواهند گرفت.
ما به فردوسی خیلی مدیون هستیم، چون اگه اون به دنیا نمی اومد، شاید شخص دیگهای پیدا میشد تا شاهنامه رو بنویسه، ولی به احتمال زیاد بهاندازهی فردوسی کارش خیلی خوب از آب درنمیومد. خیلی از کشورها و ملیتها حماسههای ملی خودشون رو دارن، ولی خیلی از اونا آثاری خشکن که جز آکادمیسینها کسی توجه خاصی بهشون نشون نمیده. اگه بهخاطر فردوسی نبود، ممکن بود حماسهی ملی ایران هم همچین سرنوشتی پیدا کنه و زبان و فرهنگ فارسی نجات پیدا نمیکرد، اگه بهخاطر او نبود، ما چیزی درمورد مناسبتهای فرهنگی و باستانی خودمون نمیدونستیم.
فارغ از کاری که فردوسی برای زبان و فرهنگ ایرانی انجام داده، اون بهعنوان یک شخصیت بزرگ تاریخی مشهوره. کاری که فردوسی با شاهنامه انجام داده، بین تمام حماسههای ملی کشورهای دیگه منحصربفرده و چه از نظر حجم، چه از نظر کیفیت، کمتر حماسهای با شاهنامه قابلرقابته.
میگن گوته بعد از دیدن سقف کلیسای سیستین دربارهی سازندهاش میکلانژ گفت: «تا موقعیکه کسی کلیسای سیستین رو ندیده باشه، نمیتونه درک کنه که از یک انسان دستتنها چه کارها که برنمیاد.» فکر میکنم برای خیلی از ایرانیها هم فردوسی، با پشتکار و استعداد مثالزدنیش، چنین احساسی را به وجود اورده باشه: با خوندن شاهنامه و اثر عمیق اون روی فرهنگ و تاریخ ایران، آدم حیرت زده میشه که یک شخص چطور تونسته چنین کار بزرگی رو انجام بده و خواه ناخواه کنجکاو میشه و این سوال در ذهنش به وجود میاد که توی چه شرایطی بزرگ شده که تونسته دست به کار به این بزرگی بزنه؟...
از زندگی فردوسی اطلاعات زیادی وجود نداره. تنها اینکه پسر اون توی سال ۳۵۹ ه.ق به دنیا اومد، پس فردوسی باید قبل از ۳۵۸ ه.ق ازدواج کردهباشه. پژوهشگرانی مثل حبیب یَغمایی، محمدتقی بهار و ذبیحالله صفا، زنی رو که در آغاز داستان «بیژن و مَنیژه» نام برده شده، همسر فردوسی دونستن. اگه این حدس درست باشه، احتمالاً اون زنی فرهیخته بوده که توانایی چنگنوازی داشته و مثل خود فردوسی از خانوادهای دهقاننژاد بوده.
پسر فردوسی توی سال ۳۹۶ ه.ق در ۳۷ سالگی، زمانی که فردوسی ۶۷ ساله بوده، از دنیا رفت و فردوسی از پیشیگرفتن پسر بر پدر گِله کرده و از خداوند خواست که فرزندش رو بیامرزه. به گزارش نظامی عروضی، از فردوسی تنها یک دختر بهجای موند که فردوسی پاداش شاهنامه رو برای اون میخواست. بعد از مرگ فردوسی دخترش پاداش رو نپذیرفت و اون پاداش برای بهبود کاروانسرای چاهه خرج شد.
تاریخ تولد فردوسی به طور دقیق مشخص نیست، اما بیشتر منابع تولد اون رو بین سالهای ۳۲۹ تا ۳۳۰ هجری قمری (۹۴۰ تا ۹۴۱ میلادی) در روستای باژ، از توابع طوس، خراسان بزرگ (خراسان رضوری امروزه) دونستن.
فردوسی توی سال ۳۸۴ هجری قمری، بعد از سی سال کار و تلاش، بالاخره شاهنامه رو به پایان رسوند. ولی در اون زمان، غزنویان به ایران حکومت میکردن و محمود غزنوی، سلطان زمان، به زبان فارسی علاقه ای نداشت. برای همین، فردوسی از حمایت سلطان محروم شد و توی فقر و تنگدستی زندگی کرد و فقیر هم از دنیا رفت.
در ادامه بخوانید
کاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع ۲: از مهم ترین فواید دوغ کاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع ۲ و یا کاهش عوارض این بیماری می باشد. دوغ غلیظ نسبت به مواد غذایی دیگر دیرتر هضم می شود، از اینرو بعد از نوشیدن نسبت قند خون به سرعت بالا نمی رود. به نوعی می توان گفت با نوشیدن این ماده پر خاصیت احتمال افزایش قند خون از بین می رود. با مصرف روزانه دوغ قند خون بدن به خوبی تنظیم شده و عوارض بیماری دیابت برای مبتلایان به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
نظر خود را بنویسید
ایمیل شما منتشر نخواهد شد.